تروک احرام 1.شکار حیوان صحرائى مسأله 206 : براى محرم جایز است که به کلاغ و باز شکارى تیر اندازى کند ، و در صورتى که تیر به آنها بخورد و کشته شوند کفاره ندارند . کفارات شکا ر براى کشتن و شکار هر یک از حیوانات صحرایى در شریعت مطهره کفاره اى معین شده است که در مسائل ذیل بیان خواهد شد . 2ـ سرمه کشیدن بسرمه اى که نه سیاه باشد و نه زینت شمرده شود عرفاً ، و این صورت اشکالى ندارد ، در صورتى که قصد زینت نداشته باشد ، و امّا اگر قصد زینت داشته باشد احوط ترک آن است ، و در تمام صورتهاى سرمه کشیدن کفاره اى واجب نیست ، اگرچه اولى کفاره دادن یک گوسفند است ، در صورتى که سرمه اى بکشد که حلال نباشد. مسأله 247 : براى محرم جایز نیست که در آینه براى زینت نگاه کند ، ولى اگر براى مقصود دیگرى باشد اشکالى ندارد ، و مقصود دیگر مثل اینکه براى مداواى زخم صورت ، یا آگاه شدن از وجود چیزیکه مانع از رسیدن آب است بصورت ، یا نگاه کردن راننده ماشین در آن ، جهت دیدن ماشینهائى که در پشت سرش قرار دارند ، و مانند اینها ، به آینه نگاه کند ، و ممکنست که اجسام صیقلى دیگرى که خاصیت آینه را داشته باشند به آینه ملحق شوند . 7.جدال نمودن مسأله251 : اگر ترک جدال موجب ضرر مکلف شود ، مانند اینکه موجب از بین رفتن حق باشد ، در این صورت جدال کردن جایز است . 8.جدا نمودن مو از بدن مسأله 261 : خاراندن محرم سر خود را ، در صورتى که موجب افتادن مو از سرش نشود و خون از سرش نیاید ، اشکالى ندارد ، و همچین است خاراندن بدن و اگر محرم دست خود را به سر یا ریش خود کشید ، بدون اینکه هیچ غرضى و هدف عقلائى از این کار خود داشته باشد ، و موجب جدا شدن یک مو یا بیشتر شد ، واجب است یک مشت از طعام صدقه بدهد ، و امّا اگر جدا شدن مذکور در اثر وضو گرفتن و مانند آن باشد کفاره اى واجب نیست . 9.پوشاندن صورت براى زن مسأله 268 : بنابر احوط و اولى کفاره پوشاندن صورت یک گوسفند است . 10.سایه قرار دادن مرد بالاى سر خود دوّم : سایه قرار دادن به وسیله اشیاء ثابت ، مانند دیوارها و تونلها و درختها و کوهها و مانند اینها ، و بنابر اظهر این نوع براى مردم محرم جایز است ، خواه سواره باشد یا پیاده ، همچنان که جایز است خود را از آفتاب با دو دست خود بپوشاند ، اگرچه احوط ترک آن است . بنابر احتیاط براى محرم جایز نیست خون از بدن خود خارج کند ، خواه با رگ زن و یا حجامت و یا کندن دندان و یا خاراندن بدن و یا مانند آن باشد ، مگر در حال ضرورت . 12.ناخن گرفتن مسأله 274 : اگر محرم یک ناخن از دست یا پاى خود را بگیرد ، باید یک مد (750 گرم) از طعام کفاره بدهد ، و اگر دو ناخن دو مدّ ، و بهمین صورت است تا ناخن نهم ، ولى اگر تمام ده ناخن دست و یا پا را بگیرد ، باید یک گوسفند کفاره بدهد براى همه ناخنهاى دست و یا همه ناخنهاى پا ، خواه همه ناخنهاى دست و یا پا را در یک مجلس بگیرد و یا در چند مجلس . مسأله 276 : بعضى از فقهاء فرموده اند : کندن دندان براى محرم حرام است ، هر چند موجب بیرون آمدن خون هم نباشد ، و فرموده اند : کفاره آن یک گوسفند است ، ولى دلیل آن خالى از تأمل نیست ، بلکه بعید نیست این کار جایز باشد . 14.حمل سلاح مسأله 280 : بنابر احوط کفاره مسلّح شدن بدون ضرورت یک گوسفند است . مسأله 282 : بنابر احتیاط کفاره کندن هر درختى قیمت همان درخت است ، و کفاره بریدن قسمتى از آن قیمت همان قسمت است ، و امّا بریدن و کندن علف کفاره ندارد . مسأله 283 : جاى کشتن کفاره واجب شده به علت شکار ، در عمره مفرده مکّه مکرّمه میباشد ، و جاى کفاره واجب شده به علت شکار در احرام حج یا عمره تمتع منى میباشد ، و همچنین است بنابر احتیاط کفاره واجب شده به علت سایر محرمات احرام غیر شکار . مصرف کفارات طواف طواف دوّمین واجب عمره تمتع است ، و در صورت ترک آن عمداً حج فاسد میشود ، خواه دانا و عالم بحکم باشد یا جاهل و نادان ، و بنابر احتیاط جاهل به حکم باید یک شتر کفاره بدهد ، و ترک در صورتى محقق میشود که آنقدر آن را به تأخیر اندازد که نتواند اعمال عمره تمتع را قبل از ظهر روز عرفه به انجام برساند .
مسأله 207 : در کشتن شتر مرغ ، یک شتر ، و در کشتن گاو وحشى ، یک گاو ، و همچنین در کشتن خر وحشى بنابر احوط ، و در کشتن آهو و خرگوش ، یک گوسفند ، و همچنین در کشتن روباه بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره هست .
مسأله 208 : کسى که شکارى کرد چنانچه کفاره آن شتر باشد و قیمت آن را نداشته باشد باید شصت مسکین را اطعام نماید ، براى هر مسکین یک مد ، که گفته مى شود : تقریباً سه ربع کیلو است ( 750 گرم ) ، و اگر این را هم نتواند باید هیجده روز روزه بگیرد ، و اگر کفاره گاو باشد و قیمت آن را هم نتواند نه روز روزه بگیرد ، و اگر کفاره گوشند باشد و قیمت آن را نداشته باشد باید ده مسکین را اطعام نماید ، و اگر متمکن نباشد باید سه روز روزه بگیرد .
مسأله 209 : کفاره کشتن قطاة ( یعنى سنگخوار ) و کبک و دراج و مانند آن ، یک بره است که از شیر گرفته شده و علفخوار باشد ، و کفاره بره است که از شیر گرفته شده و علفخوار باشد ، و کفاره شکار گنجشک و قبره ( یعنى چکاوک ) وصعوه ( یعنى سنگانه ) بنابر اظهر یک مد از طعام است ، یعنى گندم یا جو یا نان و مانند اینها ، و مقدار مد در مسأله قبل بیان شد ، و کفاره کشتن غیر آنچه که ذکر شد از پرندگان ، مثل کبوتر و مانند آن یک گوسفند است ، و کفاره کشتن جوجه آن یک بره یا بزغاله است ، و حکم تخم آن در صورتى که در آن جوجه اى که حرکت کند باشد حکم جوجه آن است ، و در صورتى که حرکت نکند یک درهم باید کفاره بدهد ، و همچنین بنابر احوط اگر جوجه اى در آن نباشد ، و کفاره کشتن یک ملخ یک دانه خرما یا یک مشت دست از طعام است ، و دوّمى افضل است ، و در صورتى که بیش از یک ملخ بکشد به تعدادى که کشته باید کفاره را تکرار کند ، مگر اینکه مقدارى که کشته از نظر عرف زیاد باشد که در این صورت باید یک گوسفند کفاره بدهد .
مسأله 210 : کشتن موش صحرایى و خار پشت و سوسمار ، یک بزغاله کفاره دارد ، و کشتن عظایه ( یعنى مارمولک ) یک مشت از طعام کفاره دارد .
مسأله 211 : کفاره کشتن عمدى زنبور دادن مقدارى طعام است ، و در صورتى که کشتن بجهت دفع اذیت باشد کفاره ندارد .
مسأله 212 : اگر محرم در بیرون حرم شکار کند ، کفاره هر حیوانى را بر حسب مورد و بر طبق آنچه که بیان کردیم باید بدهد ، و اگر کفاره اى براى آن بیان نشده است ، باید معادل قیمت فعلى آن در بازار را بدهد ، و اگر غیر محرم در حرم شکار کند ، باید قیمت را بدهد ، مگر در شیر که بنابر اظهر کفاره آن یک قوچ است ، و اگر محرم در حرم شکار کند ، پس باید هم کفاره محرم در خارج حرم و هم کفاره غیر محرم در حرم را بدهد .
مسأله 213 : در راهى که ملخ زیاد است ، بایستى محرم را خود را کج کند که آن را نکشد ، و اگر نتواند این کار را بکند ، در این صورت کشتن آن اشکالى ندارد .
مسأله 214 : اگر عده اى که محرمند در کشتن شکارى شرکت کردند ، بر هر یک کفاره مستقلى واجب است .
مسأله 215 : کفاره خوردن شکار مانند کفاره خود شکار است ، پس اگر محرم شکارى کرد و آنرا خورد ، دو کفاره باید بدهد ، یکى براى شکار و دیگرى براى خوردن آن .
مسأله 216 : اگر کسى که محرم نیست شکار همراه داشته باشد و داخل حرم شود ، باید او را رها کند ، و چنانچه رهایش نکرد تا مرد باید کفاره بدهد ، و اگر کسى احرام ببندد در حالى که شکار همراه داشته باشد ، حرام است آن را نگهدارد ، در تمام صورتهاى مسأله که بیان آنها در مسأله ( 201 ) گذشت ، و چنانچه رهایش نکرد تا مرد باید کفاره بدهد ، و بنابر احتیاط اگرچه مردنش قبل از ورودش به حرم باشد باید کفاره بدهد .
مسأله 217 : وجوب کفاره در کشتن شکار و خوردنش فرقى ندارد بین اینکه از روى عمد یا سهو یا ندانستن باشد .
مسأله 218 : در شکار مکرر کفاره نیز مکرر مى شود ، و خواه شکار از روى خطا و اشتباه یا فراموشى یا اظطرار و ناچارى باشد ، و یا جهل ندانستنى که صاحب آن معذور باشد ، و همچنین است در صورت عمد اگر شکار در حرم و شکار کننده غیر محرم باشد ، یا شکار کننده محرم به احرامهاى متعدد باشد ، مانند اینکه یک شکار در احرام عمره تمتع و شکار دیگرى در احرام حج و شکار سوّمى در احرام عمره مفرده نموده باشد ، و اما اگر شکار عمداًَ از محرم به یک احرام مکرر شد ، پس از بار اول دیگر کفاره واجب نخواهد شد ، بلکه از کسانى است که خداوند متعال در باره آنها فرموده است :
( و من عاد فینتقم الله منه ) .
یعنى : و آنکه بازگشت کرد خداوند از او انتقام خواهد گرفت . 2. نزدیکى با زن
مسأله 221 : هر گاه کسى که احرام حج بسته قبل از وقوف در مشعر از روى علم و عمد با زن خود از جلو یا عقب نزدیکى نماید ، واجب است کفاره بدهد و حجش را به اتمام برساند و آن را در سال آینده دوباره انجام دهد ، خواه حج مستحبى باشد و همچنین است حکم زن در صورتى که احرام بسته و عالم به حکم و راضى به این عمل وده باشد ، ولى اگر زن مجبور به این عمل بوده چیزى بر او نخواهد بود ، یعنى نه کفاره بر او واجب است و نه دو باره انجام دادن حج در سال آینده ، ولى مرد باید دو کفاره بدهد .
و کفاره این عمل یک شتر و در صورت ناتوانى یک گوسفند است ، و واجب است در این حج بین مرد و زن جدائى انداخت ، به طورى که در هیچ جا با همدیگر جمع نشوند مگر با حضور شخص ثالثى ، تا این که از همه اعمال حج فارغ شوند و بر گردند به همان جائى که نزدیکى در آن صورت گرفته ، ولى اگر در برگشتن از راهى که به محل وقوع نزدیکى منتهى نمى شود بر گردند جایز است که با یکدیگر پایان مناسک حج خلوت کنند . همچنان که واجب است در حجى که باید سال دوم انجام دهند ، از حین رسیدن به آن جائى که نزدیکى در آن صورت گرفته تا هنگام قربانى کردن در منى ، بین آن دو جدائى انداخت ، بلکه احتیاط این است که جدائى انداختن تا فارغ شدن از همه اعمال و بازگشتن به محل وقوع نزدیکى ادامه داشته باشد . 3. استفاده از بوى خوش
مسأله 237 : استفاده محرم از بوى خوش حرام است ، چه به وسیله بوئیدن یا خوردن یا مالیدن یا رنگ کردن یا بخور دادن باشد ، و همچنین است پوشیدن لباسى که اثرى از بوى خوش در آن مانده باشد ، و مراد از بوى خوش هر ماده اى است که به وسیله آن بدن یا لباس یا خوراک یا غیر اینها را خوشبو میکنند ، مثل مشک و عنبر و ورس و زعفران و مانند آن ، و بنابر اظهر محرم باید از تمام عطرهاى متعارف ، مثل عطر گل محمدى ، یاس ورازقى ، و مانند آنها ، اجتناب کند .
ولى بر محرم واجب نیست که از بوئیدن ( خلوق کعبه ) اجتناب نماید ، و همچنین واجب نیست که از مالیده شدن آن به لباسها یا بدنش اجتناب نماید ، و در صورتى که به آنها مالیده شود ، وابج نیست آن را با شستن و مانند آن از بین ببرد ، و خلوق کعبه عطر خاصى بوده از زعفران و چیزهاى دیگر گرفته مى شده ، و در دورانهاى گذشته کعبه را با آن خوشبو و معطّر مى کرده اند . 4. پوشیدن لباس دوخته یا شبیه دوخته براى مرد
مساله 242 : براى محرم جایز نیست که جامه دکمه دار یا آنچه که فائده دکمه را داشته باشد بپوشد ، در صورتى که دکمه آن را ببندد ، و همچنین جایز نیست جامه اى بپوشد که مانند زره ، یقه و آستین داشته باشد و سر را از یقه و دستها را از آستین بیرون بیاورد ، و همچنین جایز نیست زیر شلوارى و آنچه را که مانند آن عورتین را مى پوشاند ـ مانند شلوار ـ بپوشد ، مگر این که ازار ـ لنگ ـ نداشته باشد که در این صورت پوشیدن آن جایز است ، و بنابر احتیاط واجب باید از پوشیدن لباسهاى متعارف ، مانند پیراهن و قبا و لبّاده و پالتو و پیراهن عربى ، بپرهیزد ، هر چند آنها را مانند جامه دکمه دار وزره نپوشد.
بلى در حال اضطرار و ناچارى ، جایز است که پیراهن و یا مانند آن از روى دوش اندازد ، و قبا و مانند آن را وارونه بپوشد ، ولى دستهاى خود را وارد آستین نکند ، و فرقى نیست در تمام آنچه که ذکر شد بین اینکه جامه دوخته باشد یا بافته شده یا نمدى و یا غیر آن .
و براى محرم جایز است که محفظه پولهایش را به کمر ببندد ، هر چند دوختنى باشد ، مانند همیان ( ظرفى که پول در آن گذاشته مى شود به کمر بسته مى شود ) و منطقه ( کمر بندى که براى منظورهاى مختلف بسته مى شود ) ، همچنان که جایز است براى محرم مبتلا به فتق در صورت نیاز به فتق بند ( نوعى کمر بند است که اشخاص مبتلا به فتق آن را جهت جلوگیرى از فتق و یا پایین آمدن روده ها مى پوشند ) از نوع دوخته آن استفاده کند .
و نیز براى محرم جایز است در حال خوابیدن و یا غیر آن ، اینکه بدن خود را ـ بجز سر ـ بالحاف و مانند آن از چیزهاى دوخته شده بپوشاند .
مسأله 243 : احوط این است که محرم إزار ( لنگ ) خویش را بگردن خود بلکه مطلقاً ولو بعضى از آنرا ببعض دیگر گره نزند ، و چیزى مانند سوزن نیز در آن فرو نبرد ، و احوط این است که ردا را نیز گره نزند ، ولى فرو کردن سوزن و مانند آن در آن اشکالى ندارد .
5.سرمه کشیدن 6.نگاه کردن در آینه
و مستحب است محرم که در آینه براى زینت نگاه کرده است ، تلبیه بگوید .
و امّا نگاه کردن به اشیاء با کمک عینک طبّى اشکالى ندارد ، بلى در صورتى که عینک زدن عرفاً زینت باشد احوط پرهیز از آن است .
مسأله252 : اگر جدال کننده سه بار پشت سر هم قسم راست بخورد ، باید یک گوسفند کفاره بدهد ، و در صورتى که قسمتهاى پشت سر او بیش از سه بار باشد کفاره تکرار نمى شود .
بلى اگر بعد از سه بار یا بیشتر قسم ـ پشت سر هم ـ خوردن کفاره بدهد ، و یا سه بار پشت سر هم قسم بخورد و پس از فاصله دو باره سه بار یا بیشتر پشت سر هم قسم بخورد ، در این دو صورت باید یک کفاره دیگر بدهد .
و اگر یک بار قسم دروغ بخورد یک گوسفند باید کفاره بدهد ، و اگر دو بار قسم دروغ بخورد دو گوسفند و اگر سه بار قسم بخورد یک گاو باید کفاره بدهد ، و در صورتى که بیش از سه بار قسم دروغ بخورد و در میان قسم خوردنها کفاره نداده باشد کفاره تکرار نخواهد شد .
و اگر کفاره را داد و دوباره قسم دروغ خورد باید بترتیبى که گذشت کفاره بدهد .
و اگر دو بار قسم دروغ خورد آنگاه کفاره داد ، و سپس یک بار دیگر قسم دروغ خورد ، واجب است یک گوسفند کفاره بدهد نه گاو .
11.بیرون آوردن خون از بدن
بلى جایز است از مسواک استفاده کند اگرچه مستلزم خون آمدن باشد ، و در صورتى که بدون ضرورت خون از بدن خود خارج کند ، کفاره آن بنابر احوط و اولى یک گوسفند است.
بلى اگر همه ناخنهاى دست و پا را در یک مجلس بگیرد یک گوسفند کفایت میکند .
مسأله 275 : اگر محرم به استناد فتواى کسى که از روى اشتباه فتوى بجواز ناخن گرفتن داده است ، ناخن خود را گرفت و موجب خون آمدن انگشتش شد بنابر احتیاط بر فتوى دهنده کفاره واجب است . 13.کندن دندان
محرّمات حرم
جاى کشتن گوسفند و گاو و شتر کفاره
مسأله 284 : اگر کفاره اى بر محرم به علت شکار یا غیر آن واجب شد ، و آن را در مکّه یا منى به جهت عذرى یا بدون عذر نکشت تا اینکه از این دو جا برگشت بطرف مقصد خود ، بنابر اظهر جایز است آن را در هر جا بخواهد بکشد .
کفاراتى که بر محرم واجب شده باید آنها را به قفراء و مستمندان صدقه بدهد ، و احتیاط این است که خود کفاره دهنده از آن نخورد ، و اگر خورد احتیاط این است که قیمت مقدارى را که خورده به فقراء صدقه بدهد .
و بنابر اظهر در صورتى که عمره باطل شود احرام هم باطل میشود ، و عدول از عمره تمتع به حج إفراد مجزى و کافى نیست ، یعنى کفایت از حج تمتعى که بر او واجب شده نمیکند ، هر چند احوط عدول نیتش به آن و انجام اعمال حج إفراد بقصد رجاء است ، بلکه احوط این است که طواف و نماز آن و سعى ، و تراشیدن سر یا گرفتن مقدارى از موى سر یا ریش یا شارب را ، بقصد اعم از حج إفراد و عمره مفرده انجام دهد ، یعنى این اعمال را به نیت انجام دهد که اگر در واقع یکى از این دو بر او واجب باشد ، این اعمال براى امتثال آن باشد .
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |